سکوت عجیبی دارد اینجا
تنها من مانده ام و خیال بودنت، خنده هایت و نوشته هایم که …
با دلم چه کرده ای!؟ با من چه می کنی !؟
دلم برایت تنگ می شود...
وقتی می خواهمت....
وقتی بلند بلند می خوانمت و نیستی، تنهایی عجیبی است
دیوانه ام می کند گاهی …
می دانم آرزوی دیدنت فقط خیالیست شیرین …
کاش اینجا بودی....
درست روبروی من!
سکوت می کردیم و در آن سکوت،
من جرعه جرعه از شهد نگاهت سیراب می شدم....
کاش می دانستی دلتنگی با دلم چه ها می کند...
♥♥♥
نظرات شما عزیزان: